این لباس در شان کارون بزرگ نیست...

ساخت وبلاگ

امروز تن کارون آسیب دیده و زخمی روزگار است و بر سر هر تکه آن دعواست. انگار که هیچ وقت از آن خوزستان نبوده است.کارون مانند توپ چهل تکه شده که به کف رسیده است و هرسال اوضاعش بدتر از قبل می شود...


نوشتاری از: میثم فروغی نیا
روزگاری به کارون لقب پر آب ترین رودخانه کشور را می دادند .روزگاری سطح آب این رودخانه آنقدر بالا می آمد که لرزه بر اندام همه می انداخت.دور نیست که همین پرآبی و پهنا وعشق قایق سواری، بسیاری را برای دیدنش به اهواز می کشاند.
زمانی پهنای کارون باعث شوق شعف وصف ناپذیری بود.هرکجا می گفتیم اهل خوزستانیم ، بی اختیار سراغ کارون را می گرفتند و ما هم میگفتیم ای، روزگارش بد نیست ! مادری داریم بنام کارون ، بهتر از برگ درخت ،بهتر هر گل یاس ، بهتر از صد هزار آب روان که به خوزستانی معروف است.

همه مدیونش هستیم . این رود در دل خود چه خاطره ها ودلاوری ها جای داده است.خاطراتی از جنگ تحمیلی ودلاوریها در دفاع مقدس که امروز تنش زخمی است . زخمی روزگار ونامهربانی های دوران . جزیره های بسیار در دل این رودخانه باعث بیماری اش شده است.ناراحت است عرصه برآن روز به روز تنگ تر میشود.سدهایی که  روز به روز روی طول این رودخانه ساخته میشوند باعث افولش شده و سهم خوزستان میرود که فقط از این رودخانه یک نام برایش باقی بماند و فاضلابی که در آن جریان دارد.


این اوضاع واحوال در نام و آوازه این بزرگ رود  نیست.واقعا هم نیست.همه به آن بدهکاریم و درقبالش وظیفه داریم.البته این شرح حالیست که بیشتر مسولان از درک آن عاجزند.اما  در آن سوی کویر این آب را برای چه می خواهند نمی دانیم؟ گفته اند صرف شرب است؛ اما دیدیم که شرکتهای فولادی از پس این انتقال درحال تولد هستند وکویر درحال آباد شدن.اما خوزستان که زمانی آباد بود و آبادانی بسیار داشت در حال بیابان شدن است و این چیزی را در خاطر نمی گنجاند جز وداعی تلخ با کارون بزرگ.

اما نمایندگان محترم خوزستان و مسئولان امر در طول این سالها کجا بوده اند. بازهم نمی دانیم.البته میدانیم؛چون احتمالن به دنبال کارها وامورات دیگر وقت می گذراندند. آرزو به دلمان خشکید که یک بار این حضرات برای دفاعی هرچند کوچک از حق خوزستان زحمت کشیده و کمی از روی صندلی جلوس کرده به خودشان تکان بدهند.هر چه دادند گرفتند وآوردند ماهم گفتیم به به.عجب چیزی گرفتین ها ! دم شما گرم .چقدر زحمت کشیدین.فکر کنم خیلی خسته شدین. و برایشان کف زدیم و دبنالشان راه افتادیم.کارهایی که باید می کردند وبسیاری نکرده مانده وظیفه شان بوده که به خاطرش رای گرفته اند ومردم را وعده بسیار دادند.


متاسفانه ما فقط راه تعریف وتمجید را دانسته ایم ویاد نگرفتیم که همه اینها از طرف مردم وکیل شده اند وباید جواب بدهند که در این سالها برای حق این استان محروم شده چه قدمی برداشته اند؟ خیلی حرف ها ناگفته مانده است و خیلی چیزها را هنوز که هنوز نمی دانیم .اما باز موقع گرفتن رای هم می شود و این دوستان می شوند خاکی  خاکی . انگار که تازه از کار ساختمان سازی آمده باشند. برای گرفتن رای روی زمین می نشینند و چای قند پهلو که قدری ازآن ته زیر استکان ریخته را بدون هیچ بروکراسی میل می کنند  و توجهی هم به  خط اتوی لباسش هم ندارد.

چنان به دهانت هم خیره میشوند که گویی منتظر دستورت هستند . اما زمانی که رای ها گرفته شد آن وقت است که باید فقط در رادیو وتلویزیون دنبالشان  بگردید و فرسخ ها راه گز کنید.این ها را گفتیم تا این عزیزان یادشان باشد که از طرف همین مردم دوباره در خواست رای  اعتماد خواهند کرد.آقایان،امروز تن کارون آسیب دیده و زخمی روزگار است و بر سر هر تکه آن دعواست. انگار که هیچ وقت از آن خوزستان نبوده است.

کارون مانند توپ چهل تکه شده که به کف رسیده است و هرسال اوضاعش بدتر از قبل می شود. تونل های متعدد روی زمین و زیر زمین برای انتقال بی سروصدای آب از سرچشمه ها، پدر کارون را درآورده است.وضع امروز این رودخانه گویای همه چیز است وهمه بهتر از من شرایطش را می دانند و می بینند.

دیگر آبی درآن نمانده وهرچه هست فاضل آب است که به خاطر نبود سیستم جمع آوری در رودخانه ریخته میشود و هزار بیماری که از پس آن پدیدار می گردد.حالا کشتیرانی و قایق سواری وآب نوردی پیش کشمان باشد. فکر عاجلی به حال بوی تعفنی که از کنار ساحل این رودخانه هر شامه ای را مینوازد باید کرد که اجازه نمی دهد ساعتی بر لب این جوی (رود) نشینیم و گذر عمر ببینیم.

+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۴۰۰/۰۲/۲۲ ساعت توسط میثم فروغی نیا  | 

سه‌شنبه‌های بدون خودرو؛...
ما را در سایت سه‌شنبه‌های بدون خودرو؛ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mey-for-ni بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 16:29